بودجه ۱۴۰۴ با دلارهای سرابی، علت شعله ورتر شدن تورم!
هاشمی جاوید، کارشناس مسائل نفت و انرژی، در گفتوگو با خبرنگار شاخص اول، با یادآوری ساختار رانتیر و وابسته اقتصاد ایران، بیان کرد: اقتصاد کشور نه تنها به نفت وابسته است، بلکه در چنبرهای از وابستگی فلجکننده گرفتار شده که هر گونه سخن از توسعه صنعتی و کنترل تورم را به یک شوخی تراژیک بدل کرده است.
آینده تولید داخلی در قربانگاه رانت و خام فروشی
وی افزود: تلاش برای فروش هر بشکه نفت، به جای تقویت تولید، موجب تزریق بیرویه نقدینگی و افزایش بیمهار پایه پولی میشود و عملاً آینده تولید داخلی را در قربانگاه رانت و خام فروشی سر میبرد.
هاشمی جاوید تاکید کرد: پایداری فروش نفت زیر تیغ تحریم، توهمی بیش نیست و این تصور غلط، نه تنها اقتصاد کلان را به ورطه محاسبههای نادرست میکشاند، بلکه صنعت نفت را نیز در مدار خام فروشی منجمد میسازد.
وی یادآور شد: تداوم صادرات نفت ایران به یک تکیهگاه سیاسی لرزان وابسته است، نه به یک سازوکار پایدار اقتصادی؛ این پایداری، همچون حبابی شیشهای است که با یک تصمیم سیاسی در واشنگتن یا فعال شدن مکانیزم ماشه، به سرعت فرو خواهد ریخت.
این کارشناس تصریح کرد: مکانیزم ماشه، شمشیر داموکلس بر سر هر خریدار نفتی ایران است و صادرات کنونی، که بر پایه پنهانکاری و ناوگان سایه بنا شده، راهکاری اضطراری و موقت است.
اتکا به روشهای غیر رسمی برای تامین هزینههای کشور، قمار با معیشت مردم
به گفته وی، اتکا به روشهای غیررسمی برای تأمین هزینههای کشور، مصداق بارز قمار کردن با معیشت مردم است و این سازوکار آسیبپذیر، در صورت تشدید فشار آمریکا، بهراحتی فرو میپاشد.
هاشمی جاوید بیان کرد: نفت ایران به خریداران خاصی میرسد که نگران تحریم نیستند، اما در مقابل، تخفیفهای تحمیلی و تحقیرآمیز طلب میکنند؛ این موفقیت تاکتیکی، از منظر راهبردی یک فاجعه پایدار است.
وی ادامه داد: وابستگی به خریدار اصلی، یعنی چین، صادرات نفت ایران را متزلزل و شکننده کرده و برای حفظ این بازار انحصاری، ایران به اعطای تخفیفهای سنگین و تحمل هزینههای مازاد ناشی از تحریم ناگزیر شده است.
مبدل شدن شریان حیاتی اقتصاد کشور به رانت ناخالص
این کارشناس گفت: سود واقعی حاصل از فروش نفت بهشدت کاهش یافته و شریان حیاتی اقتصاد به یک رانت ناخالص بدل شده است که بازدهی آن از دست میرود.
وی افزود: هرچند آشکارسازی موقعیت نفتکشها میتواند سیگنالی استراتژیک تلقی شود، اما مدل فروش کنونی نه آیندهدار است و نه قابل توسعه؛ بلکه ایران را در تله انحصار و اجبار قیمتی گرفتار کرده است.
هاشمی جاوید یادآور شد: ایران عملاً بازار خود را به حراج گذاشته و میلیاردها دلار درآمد بالقوه را فدای فروش قطره چکانی کرده است؛ این روش نه توسعه میآورد و نه امنیت، بلکه تنها وابستگی را تشدید میکند.
این کارشناس مسائل نفت و انرژی، بودجه ۱۴۰۴ را بهشدت وابسته به درآمدهای نفتی خواند و گفت: اتکای دولت به سقف فروش خوشبینانه نفت، در شرایط نوسانهای شدید بازار جهانی و تهدید مکانیزم ماشه، چیزی جز «دلارِ سرابی» نیست.
پنهان کردن کسری بودجه، پشت اعداد رنگین نرخهای غیرواقعی فروش
وی تبیین کرد: دولتها عادت کردهاند کسری بودجه مزمن خود را پشت اعداد رنگین و نرخهای غیرواقعی فروش پنهان کنند، در حالی که تحقق این درآمدها با ریسکهای سیاسی و عملیاتی عظیمی همراه است.
هاشمی جاوید تأکید کرد: بخش چشمگیری از درآمدهای نفتی در عمل قابل تحقق نیست؛ زیرا یا با تخفیفهای گزاف و فروش اعتباری از دست میرود، یا درگیر بوروکراسی پیچیده و موانع بازگشت ارز به کشور میشود.
وی ادامه داد: این اتکای مفرط و غیرواقعبینانه، موتور محرکه تورم است و کسری بودجه پنهان ناشی از عدم تحقق درآمدها، ناگزیر از طریق انتشار اوراق یا استقراض از صندوق توسعه ملی جبران میشود.
این کارشناس توضیح داد: نتیجه این چرخه ناسالم مالی، تشدید تورم و سقوط ارزش پول ملی است که سفرههای مردم را تحت فشار قرار میدهد و ساختار اقتصاد را بیش از پیش ناپایدار میسازد.
وی در پایان یادآور شد: اگر دولت نتواند درآمدهای نفتی را محقق کند، تنها راهکار باقیمانده، افزایش پایه پولی و کسری بودجه خواهد بود که آتش تورم را شعله ورتر میکند.
