مهدی حاجیوند، کارشناس اقتصاد ورزش و نویسنده کتاب «خصوصیسازی فوتبال» با تشریح ساختار مالی باشگاههای ورزشی کشور، در گفتگو با خبرنگار شاخص اول اظهار کرد: خصوصیسازی در فوتبال ایران نهتنها منجر به کاهش وابستگی به بودجههای دولتی نشده، بلکه در بسیاری موارد، صرفاً به تغییر شکلی مالکیت منجر شده است.
دوگانگی ساختار باشگاهداری؛ خصوصی های نحیف، خصولتی های قدرتمند
این کارشناس اقتصاد ورزش تبیین کرد: نظام باشگاهداری در ایران به دو دسته اصلی تقسیم میشود؛ باشگاههای خصوصی و باشگاههای دولتی یا خصولتی، باشگاههای خصوصی به دلیل نبود حمایت ساختاری، عمر کوتاهی دارند و توان رقابت با باشگاههای دولتی را ندارند. به عنوان مثال باشگاههایی مانند «هوادار» با عمر یک تا دو ساله، به راحتی از چرخه فوتبال حذف میشوند.
ارتزاق از منابع شبهدولتی؛ مانع استقلال مالی باشگاهها
این کارشناس ارشد خصوصیسازی تصریح کرد: باشگاههایی مانند استقلال، پرسپولیس، سپاهان، فولاد و ذوبآهن، عمدتاً از منابع مالی شرکتهای دولتی یا خصولتی مانند بانکها، پتروشیمیها و فولاد مبارکه ارتزاق میکنند. وقتی سهامداران اصلی این باشگاهها نهادهای دولتی یا شبهدولتی هستند، نمیتوان خصوصیسازی را واقعی دانست.
افزایش بودجه بدون زیرساخت درآمدی پایدار
وی خاطرنشان کرد: باشگاه سپاهان اخیراً بودجه خود را از ۹۹۰ میلیارد به ۱۵۰۰ میلیارد تومان افزایش داده است، اما این افزایش از سوی شرکت فولاد مبارکه تأمین شده و باشگاه هیچ منبع درآمدی پایداری ندارد. اگر وابستگی به فولاد مبارکه حذف شود، باشگاه سپاهان توان ادامه فعالیت نخواهد داشت.
چرا باشگاهها از ظرفیتهای درآمدزایی استفاده نمیکنند؟
حاجیوند ادامه داد: با وجود ظرفیتهای گسترده درآمدزایی مانند هواداران، استادیوم اختصاصی و تبلیغات، باشگاهها به دلیل اتکای مطمئن و آسان به بودجههای دولتی، انگیزهای برای به زحمت انداختن خود و بهرهبرداری از ظرفیتهای درآمد زایی ندارند. این وابستگی مانع شکلگیری اقتصاد واقعی ورزش شده است.
خصوصیسازی ناقص؛ انتقال مالکیت یا رفع ایراد AFC؟
وی تشریح کرد: خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس بیشتر در پاسخ به ایراد مالکیت دوگانه از سوی AFC انجام شد و نه با هدف واقعی سازی تغییر مالکیت و مدیریت از دپلت به بخش خصوصی واقعی. نه مالکیت کامل به بخش خصوصی منتقل شده و نه مدیریت باشگاهها بهطور مستقل عمل میکند.
خصوصیسازی؛ فرایندی ناکامل در غیاب توانمندسازی اقتصادی
این کارشناس اقتصاد ورزش تصریح کرد: خصوصیسازی یک فرایند است که نیازمند بسترهای درآمدزایی، رفع موانع اقتصادی، توانمندسازی بخش خصوصی و حمایتهای ساختاری است. حتی اگر مالکیت کامل به بخش خصوصی واگذار شود، در غیاب زیرساختهای اقتصادی، باشگاهها توان ادامه فعالیت نخواهند داشت.
نویسنده کتاب «خصوصیسازی فوتبال» با تشریح چالشهای واگذاری دو باشگاه پرطرفدار کشور، تصریح کرد: یکی از مهمترین ضعفهای فرآیند خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس، بیتوجهی به ارزشگذاری دقیق و تخصصی داراییهای مادی و معنوی بویژه برند این دو باشگاه بود؛ موضوعی که نهتنها بر اعتبار واگذاری تأثیر گذاشت، بلکه تبعاتی نیز برای ارزش سهام این دو باشگاه در بازار سرمایه به همراه داشت.
ارزشگذاری باشگاههای ورزشی؛ فراتر از داراییهای فیزیکی
وی تبیین کرد: ارزشگذاری باشگاههای ورزشی امری پیچیده و تخصصی است که صرفاً به داراییهای فیزیکی محدود نمیشود. ارزش برند، تعداد و کیفیت هواداران، مالکیتهای معنوی، جایگاه و رتبه باشگاه در مسابقات لیگ، تعداد جامهای کسبشده، ارزش بازیکنان، مبلغ و طول مدت قراردادها، و حتی میزان وفاداری هواداران به باشگاه از جمله مؤلفه هایی هستند که باید در ارزشگذاری سهام هر باشگاهی لحاظ شوند.
ابهام در داراییها؛ استادیومها و بدهیهای نامشخص
این کارشناس ارشد حوزه خصوصیسازی خاطرنشان کرد: در فرآیند واگذاری، وضعیت داراییهای استقلال و پرسپولیس از جمله ساختمان و زمینهای تمرین و …، به روشنی مشخص نشد. مشخص نبودن مالکیت، ارزشگذاری دقیق داراییها، و میزان بدهیهای باشگاهها، فرآیند واگذاری را بویژه در حوزه قیمتگذاری و ارزشگذاری واقعی باشگاه با ابهام جدی مواجه کرد.
هواداران؛ سرمایهای که نادیده گرفته شد
حاجیوند مطرح کرد: شمار هواداران، میزان تعامل آنها با باشگاه، و آمادگیشان برای مشارکت مالی، یکی از مهمترین عوامل در تعیین ارزش برند و قیمت سهام باشگاهها هستند. در مورد استقلال و پرسپولیس، این ظرفیت عظیم هواداری به درستی در مدل ارزشگذاری لحاظ نشد.
تاثیر بر بازار سرمایه؛ اعتماد یا تردید؟
این کارشناس ارشد خصوصیسازی تصریح کرد: ارزشگذاری ناقص و غیرشفاف این دو باشگاه، تأثیر مستقیم بر قیمت و معاملات سهام شان در بازار سرمایه گذاشت. وقتی برندهایی با چنین حجم هواداری و دارایی معنوی، بدون مدل دقیق ارزشگذاری وارد بازار سرمایه میشوند، نهتنها اعتماد عمومی به سهام آنها آسیب میبیند، بلکه سرمایهگذاران نیز با تردید برای معامله سهام باشگاهها مواجه میشوند.
ضرورت بازنگری در مدلهای ارزشگذاری ورزشی
در پایان، حاجیوند تاکید کرد: برای موفقیت خصوصیسازی در ورزش، باید مدلهای ارزشگذاری تخصصی، شفاف و مبتنی بر واقعیتهای بازار و رفتار هواداران طراحی شود. بدون این بازنگری، واگذاری باشگاهها نهتنها به استقلال مالی منجر نمیشود، بلکه میتواند به بحران اعتماد به سهام باشگاهها در بازار سرمایه دامن بزند.
