«طلا دیگر صرفاً یک دارایی نیست، بلکه زبان بیکلام اقتصاد جهانی است.»
این جمله تحلیلی داوود منظور، رئیس پیشین سازمان برنامه و بودجه، بازتابی از تغییر جایگاه طلا در ساختار جدید مالی جهان است؛ جایی که فلز زرد دیگر تنها برای حفظ ارزش بهکار نمیرود، بلکه به شاخصی از بی اعتمادی به نظم مالی موجود تبدیل شده است.
طلا؛ دماسنج اضطراب جهانی
منظور در تحلیلی که از تحولات اخیر بازارهای جهانی ارائه داده، مینویسد:
«طلا را میتوان دماسنج اضطراب جهانی دانست. هر دلار افزایش در قیمت طلا، بازتابی از بی اعتمادی به نظم مالی فعلی است. جنگها، رقابت قدرتهای بزرگ و افزایش بدهی دولتها، طلا را از یک فلز گرانبها به شاخصی ژئوپلیتیکی بدل کردهاند.»
به این ترتیب، تغییر در قیمت طلا دیگر صرفاً ناشی از عرضه و تقاضا نیست، بلکه منعکس کنندهی احساسات اقتصادی و تنشهای سیاسی جهان است.
سه نیروی پیشران رشد طلا تا سال ۲۰۲۵
به گفتهی منظور، روند صعودی قیمت طلا در سال ۲۰۲۵ تحت تأثیر سه عامل کلیدی است:
۱️⃣ افزایش نااطمینانی ژئوپلیتیکی در مناطق حساس همچون خاورمیانه، اوکراین و تایوان،
۲️⃣ افزایش نرخ واقعی اوراق خزانه آمریکا در محدوده ۱.۵ تا ۲ درصد،
۳️⃣ افزایش خرید طلا توسط بانکهای مرکزی و نهادهای مالی بینالمللی.
این سه عامل در کنار هم، طلا را از مرزهای سنتی عرضه و تقاضا فراتر برده و به ابزار حفظ ثبات مالی در نظام چندقطبی آینده تبدیل کردهاند.
ورود گسترده بانکهای مرکزی به بازار طلا
منظور در ادامه به آمار تازهای اشاره میکند:
«بانکهای مرکزی در نیمه نخست سال ۲۰۲۵ بیش از ۴۶۵ تن طلا خریداری کردهاند؛ معادل ۲۶ میلیارد دلار سرمایه جدید. این بالاترین میزان خرید در دو سال اخیر است.»
این موج خرید طلای گسترده، همزمان با تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی در خاورمیانه و شرق آسیا، باعث شد قیمت طلا به بالاترین سطح تاریخی خود برسد.
به باور تحلیل گران، تغییر رفتار بانکهای مرکزی از نگهداری اوراق دلاری به ذخایر طلایی، نشانهای از آغاز تحول در نظم مالی جهانی و کاهش تدریجی وابستگی کشورها به دلار است.
نتیجهگیری: طلا، زبان جدید اقتصاد جهانی
تحلیل داوود منظور نشان میدهد طلا در نظم مالی نوین دیگر فقط «ذخیره ارزش» نیست؛ بلکه به شاخصی از اعتماد یا بی اعتمادی جهانی تبدیل شده است.
در شرایطی که بدهی دولتها افزایش یافته و جنگهای منطقهای شدت گرفته، فلز زرد اکنون مرجع جدید ثبات و اعتماد مالی در جهان به شمار میرود.