سعید سیفی اظهار کرد: «مدل کسبوکار، نقشهای نظاممند برای خلق، انتقال و تثبیت ارزش است؛ نه صرفاً ابزاری برای کسب درآمد.»
وی تبیین کرد: «در ایران امروز، پنج اصل کلیدی باید در طراحی مدلهای کسبوکار مورد توجه قرار گیرد؛ نخست، تابآوری بازار و تنوع کانال درآمدی که به معنای متکی نبودن به یک مشتری یا بازار خاص است.»
این کارشناس خاطرنشان کرد: «مدلهایی که از طریق پلتفرمها، اشتراک یا خدمات پس از فروش، درآمد پایدار ایجاد میکنند، در برابر تحریمها و نوسانات ارزی، مقاومت بیشتری دارند.»
وی افزود: «دومین اصل، انعطافپذیری در زنجیره تأمین است؛ یعنی طراحی مسیرهای جایگزین و استفاده از تولید محلی یا منطقهای برای کاهش وابستگی به تأمین کنندگان آسیبپذیر.»
این استاد دانشگاه تصریح کرد: «سوم، ترکیب دیجیتال-فیزیکی است. کسب و کارهایی که خدمات فیزیکی را به دیجیتال تبدیل میکنند—مانند آموزش، خدمات مالی یا پشتیبانی دیجیتال—حاشیه امن و ارزش افزوده بیشتری دارند.»
وی تاکید کرد: «چهارم، توجه به مدیریت ریسک ارزی است. در طراحی مدل کسبوکار باید از ابزارهای پوشش ریسک ارزی استفاده شود، بهویژه در تعاملات خارجی.»
این تحلیلگر مسائل راهبردی بیان کرد: «پنجمین اصل، بستر تعامل و شفافیت است. با تقویت شفافیت و ارتباط با ذینفعان، میتوان اعتماد جامعه هدف را جلب و هزینه سرمایه را کاهش داد.»
دو اشتباه رایج در میان مدیران ایرانی
وی در ادامه اظهار کرد: «رایجترین اشتباه در میان مدیران ایرانی، تمرکز بیش از حد بر ثبات و ترس از تغییر است. بسیاری از کسب و کارها هنوز از گذار به اقتصاد دیجیتال واهمه دارند.»
این کارشناس تشریح کرد: «برای مثال، شرکتی که سالها به عراق شکلات صادر کرده، اکنون با وجود تعرفه صفر درصد در بازار اوراسیا، از ورود به بازار جدید خودداری میکند و فرصت را به رقبا واگذار میکند.»
وی خاطرنشان کرد: «اشتباه دوم، تمرکز افراطی بر کاهش قیمت و رقابت قیمتی است. این رویکرد باعث کاهش حاشیه سود، آسیبپذیری در برابر شوکهای قیمتی و ناتوانی در سرمایهگذاری مجدد میشود.»
سیفی تاکید کرد: «مدیران باید از جنگ قیمت به سمت خلق مزیت رقابتی مبتنی بر قابلیتها حرکت کنند. تجربه تجار ترکیه در سرمایهگذاری بر برندینگ و کیفیت، نمونه موفقی در این زمینه است.»
وی تصریح کرد: «نظریه منابع و قابلیتها نیز این دیدگاه را تأیید میکند؛ مزیت پایدار از داراییهای نامشهود و قابلیتهای خاص سازمانی پدید میآید، نه از رقابت قیمتی.»
شکاف دانشگاه و بازار؛ دو خط موازی که باید به هم برسند
سیفی اظهار کرد: «شکاف میان آموزش آکادمیک و نیازهای واقعی بازار کسبوکار، یکی از قدیمیترین چالشهای توسعه منابع انسانی در ایران است.»
وی در پایان بیان کرد: «سالهاست شعار نزدیکی صنعت و دانشگاه را میدهیم، اما این دو حوزه همچنان مثل دو خط موازی حرکت میکنند و به هم نمیرسند.»